زبان علم
.زبان علم گونه اي از زبان است که نقش اصلی آن برقراري ارتباط ميان اهل علم و بيان مطالب علمی در گفتار و نوشتار است و در عين تعامل با ديگر گونه هاي زبان وبهره گيري از واژگان و فرايندهاي واژه سازي آن ها، داراي واژگان ويژه و روش هاي خاص خود در واژه گزينی است.ادامه مطلب
زبان فارسی زبانی است که هم اکنون در کشورهاي ایران
(به نام فارسی) و تاجیکستان(به نام تاجیکی) تنها زبان رسمی و در افغانستان (به نام دري) یکی از دو زبان رسمیاست و در برخی جوامع که در حوزة نفوذ فرهنگی ایران قرار داشته اند گروهی از مردم بدان می نویسند و تکلم می کنند. از این زبان، از قرن سوم هجري به بعد، متون نوشتاري فراوانی به این زبان به جا مانده است.زبان فارسی از خانوادة زبانهاي هندواروپایی است
. این زبان ها از حدود هزارة اول پیش ازمیلاد مسیح در بخش بزرگی از اروپا و جنوب و جنوب غربی آسیا رایج بوده اند و از نیمۀ دوم سدة پانزدهم میلادي در امریکا و افریقا و اقیانوسیه هم رواج یافته اند. گروه هندي و ایرانی دو .ادامه مطلب
- آجر = سيب زمينی، ۱۰۰۰ کيلومتر آن طرف تر از بی احساسی
- آخرشه تهشه اِندشه: به پايان کار رسيده ايم
- آدم تو آفتابه پپسی بخوره، خيط نشه = مترادف: آدم کچل بشه، کنفت نشه
- آقا زاده = اين اصطلاح برای فرزندان افراد با نفوذ و سرشناسی به کار می رود که با تکيه بر اين نفوذ و انجام کازهايی اغلب ناروا ثروت های افسانه ای به چنگ آورده اند.
- آشغال كله = احمق
- آشغالانس = ماشين آشغالی های جديد تهران که چراغ گردا ن هم دارند
- آش و لاش = آسمون جل
- آلبالو = برای ضايع کردن کسی به کار برده می شود
- آمار دادن = نخ دادن، توجه کسی را جلب کردن، راه دادن
- آمپر چسبوندن = عصبانی شدن
- آنتن = آدم فروش، خبر چين
- آنتی حال زدن = ضد حال زدن، حال کسی را گرفتن
- آرنولد فشرده = مرد ريز اندامی که زيبايی اندام کار کرده است
- آواکس = خبرچين
- آويزون = کسی که مرتبن کنه می شود و بدون دعوت همه جا می رود. طفيلی
- آينه ی بغل اتوبوس = گوش های پهن و ايستاده و بزرگ
- آيکيو (IQ) = باهوش، زرنگ، برای مسخره کردن هوش کسی هم به کار می رود
ادامه مطلب
.: Weblog Themes By Pichak :.
