تاريخ : چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ | ۱۲:۵۹ ب.ظ | نویسنده : گزارشگر: هوشنگ قاسمی
به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی
طمع به وصل تو دارم، تو نیز می‌دانی
چو در دل آمد عشق تو و قرار گرفت
نماند صبر و قرارم، تو نیز می‌دانی خموش https://telegram.me/Haoshyangha



تاريخ : سه شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۷ | ۳:۵۹ ب.ظ | نویسنده : گزارشگر: هوشنگ قاسمی
نخستین تصویر از ازدواج و از اولین خانواده در ایران باستان ، به نخستین زوج بشری ، مشیه ( مشی ) و مشیانه ، باز می گردد . نطفه کیومرث ، به زمین می ریزد در نور پالوده می گردد ، دوسوم آن را ایزد نردیوسنگ ، ایزد مردانگی ، نگاه داری می کند و یک سوم آن را سپندارمد ، ایزد بانوی زمین .

 

از این آمیزش پس از چهل سال ، شاخه ریواسی می روید که همسان و هم بالا هستند از صورت گیاه به صورت انسان در می آیند . روان ، به گونه مینوی در آنان داخل می شود این زوج همان مشیه و مشیانه هستند . 

اورمزد در آنان اندیشه های اهورایی می دمد ولی اهریمن نیز در کمین است . اهریمن آنان را می فریبد و آن ها گناه می کنند و نخستین دروغ را به زبان می آورند و پس از چندی توبه می کنند و....

آن چه در نخستین ازدواج اساطیری ایران قابل تامل است این که زن و مرد یک سان در برابر اورمزد و اهریمن قرار می گیرند و یک سان در معرض لغزش هستند . با هم گناه می کنند و با هم توبه . 

جفتی از فرزندان این زوج نخستین ، در ایران ویچ / ایران ویز ، یا سرزمین ایران ، اقامت می کنند و نژاد ایرانیان را به وجود می آورند. 

زبان   فرهنگ   اسطوره    ژاله آموزگار



تاريخ : سه شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۷ | ۱:۳۵ ب.ظ | نویسنده : گزارشگر: هوشنگ قاسمی

نظری نیست، به حال منت ای ماه، چرا؟

سایه برداشت ز من مهر تو ناگاه چرا؟

روشن است این که مرا، آینه عمر، تویی

در تو آهم نکند، هیچ اثر، آه چرا؟

گر منم دور ز روی تو، دل من با توست

نیستی هیچ، ز حال دلم آگاه چرا؟       سلمان ساوجی