تاريخ : دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ | ۶:۴۳ ب.ظ | نویسنده : گزارشگر: هوشنگ قاسمی

چو ضحاک شد بر جهان شهریار

بر او سالیان انجمن شد هزار

سراسر زمانه بدو گشت باز

برآمد بر این روزگار دراز

نهان گشت کردار فرزانگان

پراگنده شد کام دیوانگان

هنر خوار شد جادویی ارجمند

نهان راستی آشکارا گزند

شده بر بدی دست دیوان دراز

به نیکی نرفتی سخن جز به راز

...................................

فردوسی می گوید : چون اژی دهاک بر ایران حاکم شد ، آیین خردمندان و فرزانگان فراموش شد ، روش فرومایگان روایی یافت . هنر و دانش کم ارج و نیکی و راستی و پاکی ، نهان شد .

..............................................

در تاریخ جهانگشا آمده است : « و به سبب تغییر روزگار و تاثیر فلک دوار ...مدارس درس مندرس و معالم علم منطمس گشته و...

هنر اکنون همه در خاک طلب باید کرد

زانک اندر دل خاکند ، همه پرهنران

...از پیرایه وجود متحلیان به حلیت هنر و آداب خالی شد ... کذب و تزویر را وعظ و تذکیر دانند و تحرمز و نمیمت را صرامت و شهامت نام کنند . ... هر مزدوری دستوری ، هر مزوّری وزیری ، و هر شیطانی نایب دیوانی و هر شاگرد پایگاهی خداوند حرمت و جاهی و هر خسی کسی و هر خسیسی رییسی و هر دستاربندی بزرگوار دانشمندی و هر حمّالی از مساعدت اقبال با فسحت حالی .

آزاده دلان گوش به مالِش دادند

وز حسرت و غم سینه به نالش دادند

پشت هنر آن روز شکسنه ست درست ( کاملاً )

کاین بی هنران پشت به بالش دادند .

در چنین زمانی که فحط سال مروت و فتوت باشد و روز بازار ضلالت و جهالت ، آخیار، ممتحن و خوار و اشرار ممکّن و درکار ، کریم فاضل ، تافته دام محنت و لئیم جاهل ، یافته کام نعمت ... هر با تمییزی در دست فرومایه ای گرفتار . »

............................

تاریخ جهانگشای جوینی به رویدادهای قرن هفتم دوره مغول می پردازد .

معالم : نشانه ها / منطمس : محو شونده ، نابود / متحلیان : آراستگان / حلیت : زیور / تحرمز : حرامزادگی / نمیمت : سخن چینی / صرامت : شجاعت / ممتحن : محنت زده / ممکن : برقرار /