تاريخ : شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ | ۶:۱ ب.ظ | نویسنده : گزارشگر: هوشنگ قاسمی
از روزگارانی که هنوز بسیاری از ملت های متمدن امروزی در حوزه تمدنی راه نیافته بودند ؛ حتی پای به این راه نگذاشته بودند ، اقوام ایرانی دارای تمدن درخشانی بوده اند . فرهنگ ایرانی ، زاده ی زندگی این اقوام ایرانی و ادب فارسی ، پرورده ی کوشش آن ها در قرن های متمادی است . 

زبان و فرهنگ ایران ، در بخش گسترده ای حکومت می کرد تا جایی که زبان فارسی ، زبان ادب ، سیاست و تجارت و جهانگردی بود .در قرن هشتم ، قایق رانان چینی ، شعر سعدی را زمزمه می کردند و در جاوه و سنگاپور ، بر سنگ مزارها ، شعر فارسی می نوشتند . 

در شبه قاره هند و پاکستان - پیش از تسلط انگلیسی ها - زبان فارسی ، زبان رسمی بود .و انگلیسی ها در تضعیف زبان فارسی در هند و افغانستان نیرنگ ها کردند .  در بسیار جاها ، زبان فارسی با همت بلند سخنوران آن ها ، در برابر نیرنگهای دشمنان ، مقاومت ورزید اما متاسفانه در مناطقی نقشه دشمنان ، انگلیسی ها در شبه قاره هند و افغانستان و شوروی در تاجیکستان و.. ، عملی گردید .  

    نازش تاجیک ها به این است که  واژه های ایرانی نغز و کهنی  بیشتر ی را  ، در زبان خود حفظ کردند که در ایران فراموش شده است . 

در پاس داشت زبان و فرهنگ خود ، ایستادگی کنیم .  

برداشت از : چهل گفتار در ادب و تاریخ و فرهنگ ایران    دکتر محمد امین ریاحی  

بد نیست که ارزش واژگان زبان فارسی را بدانیم

هر واژه ای رشته پیوند است که ما را به گذشته های زبان ، و از آنجا به ژرفاهای تاریخ و فرهنگمان می پیوندد .

هر واژه ای از زبان نشانه ای است راهنما که در پژوهش های پیچاپیچ و ماز در ماز فرهنگی ما را راه می نماید .هر واژه ای که می میرد بخشی از پیکره فرهنگ از میان می رود ؛ نشانه ای راهنما تباه می شود ؛ رشته ای از پیوند با گذشته ها می گسلد . برماست که در مرگ واژگان به سوگ بنشینیم . بر ماست که نگذاریم واژگان بمیرند .

زبان آیینه فرهنگ است و فرهنگ گرامی ترین مرده ریگ نیاکان ،   هر دو را پاس بداریم و آن چنان که از پیشینیان ستانده ایم به پسینیان بسپاریم .

از گونه ای دیگر        دکتر کزازی