گل لعل خَد( رخسار ) را رعونتی( تکبر ) در بَر ، که من جمالی دارم و سروِ بلند قد را نَخوتی در سر که من کمالی دارم .
چنار با بید به وقت مجارات ( مناظره ) به زبان مبارات ( رقابت ) می گوید که مناز و سر مفراز که سرِ تو تا قدم ما بیش نرسد و شاخ تو تا شکم ما بیش نکشد که تو خنجر کشیده داری و ما پنجه گشاده .
و سوسن آزاد با بلبل استاد می گوید : ای مدعی کذّاب و ای صیرفی قّلاب ! سی روز ببویی و فراموش کنی و یک ماه بگویی و خاموش شوی . چون من باش که جز بر یک قدم نپویم و با دَه زبان یک سخن نگویم که سِرِّ عشق نهفتنی است نه گفتنی و بساط مِهر پیمودنی است نه نمودنی .
بنفشه مطرا با لاله رعنا می گوید : مناز و متاز که تو دلِ این کار و تنِ این بار نداری . به بادی از پای در آیی و به آسیبی از جای برآیی . آبی داری ولکن تابی نداری . رنگی داری ولکن سنگی نداری . عاشق تابدار باید نه آبدار و مشتاق سنگین باید نه رنگین . هم در عاشقی خامی و هم در معشوقی ناتمام . گاه چون معشوق رخ افروخته و گاه چون عاشق دل سوخته .
مقامات حمیدی
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
حافظ
همه ما درباره نحس بودن « سیزده به در» شنیدهایم، اما جالب آن که با بررسی منابع کهن ایرانی اثری از نحس بودن سیزده مشاهده نمیشود. حتی وقتی به صورت ویژه درباره « سیزدهم فروردین » در منابع جستجو میکنیم، اشاره به فرخندگی این روز شده است. در آثارالباقیه بیرونی جدولی برای سعد یا نحس بودن روزها وجود دارد که در آن از سیزدهم فروردین با عنوان « سعد» یاد شده است.
درگاهشماری ایرانی هر روزِ ماه یک نام ویژه دارد و نام روز سیزدهم، « تیر» (تیشتر) است. در گاهشماری باستانی ایران، روز سیزدهم متعلق به تیر، ایزد باران میباشد و این ایزد جایگاه والایی در آیین زردشتی دارد. در یشتهای اوستا بخشی هم مختص این ایزد است و تیشتر یشت نام دارد. در این یشت از نبرد تیشتر با اپوش، دیو خشکسالی و پیروزی این ایزد بر او و نتایج حاصل از آن سخن به میان میآید
از نکات درخور توجه در این یشت اشاره به تیراندازی آرش (بندهای ۶، ٧، ٣٧ و ٣٨) است و این قدیمی ترین منبعی است که در آن نام این قهرمان آمده است پس روز سیزدهم در فرهنگ ایرانی روز فرخندهای محسوب میشود و در منابع مربوط به دوران باستان از روز سیزدهم به نیکی یاد شده است.
منابع :
بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد. آثارالباقیه عن القرون الخالیه. ترجمه اکبر داناسرشت. تهران: امیر کبیر. ١٣٨۶: ص ٣۵٩
تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: سخن. ١٣٨۹: ص ۵١
...............................................
نحسی عدد سیزده
مسیحیان بیش از سایر ملل به نحسی عدد سیزده اعتقاد دارند و تاریخچه نحسی سیزده در دین مسیح به این شرح است که ، به طوری که می دانیم « یودا اسخریوتی »که یکی از دوازده حواریون و شاگردان مسیح بود ، او را در مقابل مقدار ناچیزی پول به شیوخ کلیمی که وجود مسیح و تعلیمات او را مخالف مصالح نامشروع خود می دانستند ، تحویل داد و آن ها وی را مصلوب کردند .حال می گویند قبل از این که « یودا اسخریوتی » مسیح را به شیوخ کلیمی تحویل دهد ، مسیح و دوازده شاگرد در مجلسی جمع بودند و چون مسیح اولین و به حسابی سیزدهمین نفری بود که آن جلسه را ترک گفت و بعد از آن مصلوب شد از این رو مسیحی ها رقم سیزده را نحس می دانند.
نیرنگستان ص ۵۳ صادق هدایت
.: Weblog Themes By Pichak :.